کتابخانه عمومی جوادالائمه علیه السلام شهرستان قدس

بولتن اطلاع رسانی الکترونیک کتابخانه عمومی جوادالائمه علیه السلام شهرستان قدس

برگزاری نهمین نشست کتابخوان کودک و نوجوان









به همت کتابدار کودک کتابخانه جوادالائمه (ع) شهرستان قدس صورت پذیرفت:برگزاری نهمین نشست کتابخوان کودک و نوجوانبه همت مریم ضمیری کتابدار کودک کتابخانه جوادالائمه (ع) شهرستان قدس نهمین نشست کتابخوان در بخش کودک کتابخانه برگزار شد.
صبح روز یکشنبه 21 شهریور  به همت مریم ضمیری کتابدار کودک کتابخانه جوادالائمه (ع) شهرستان قدس نهمین نشست کتابخوان در بخش کودک این کتابخانه با حضور اعضای کودک و نوجوان برگزار شد.
در این نشست ده نفر از اعضاء کتابهای خوانده شده خود را به اشتراک گذاشتند که خلاصه کتابها به شرح زیر است:
کتاب «پیری که جوان شد» نوشته «بهروز رضایی کهریز» ارائه توسط پوریا نباتی/
در این کتاب زندگی حضرت ایوب (ع) به تصویر کشیده شده است. حضرت ایوب از ثروتمندان بود و همیشه به فقرا کمک می کرد. خداوند برای آزمایش او تمام دارایی و فرزندانش را گرفت و او دچار بیماری سختی شد، ولی با این حال هرگز لب به شکایت نگشود و همواره خدا را شکر می کرد.
کتاب «علی اکبر صنعتی» نوشته «حبیب یوسف زاده» ارائه توسط عسل کاظمی/
این کتاب درباره داستان زندگی استاد علی اکبر صنعتی و زندگی او در یتیم خانه و آشنایی او با جهان هنر است.
کتاب «من از همه کوچکترم» نوشته «روث اینس ورث» ارائه توسط نگین معصومی/
 در مزرعه ای بزرگ جوجه ای زندگی می کرد که روزی تصمیم گرفت از مرغدانی بیرون برود چون احساس می کرد خیلی بزرگ شده است. اما وقتی از مرغدانی بیرون رفت و حیواناتی چون گربه، بوقلمون، سگ، گوسفند، گاو و اسب را دید فهمید که از او بزرگتر هم وجود دارد و خودش کوچکترین حیوان مزرعه است اما با دیدن کرم خاکی متوجه شد خودش از همه کوچکتر نیست و خوشحال شد.
کتاب «الی و اکان» نوشته «هربرت گونتر» ارائه توسط احمدرضا خزلی/
الی هفت ساله، به تازگی صاحب برادری دوازده ساله به نام اکان شده است. پدر و مادر الی، سرپرستی اکان، که تمام خانواده‌اش را از دست داده، به عهده گرفته‌اند. دو پسر بچه، در ابتدا، به سختی قادر به برقراری ارتباط با یکدیگر هستند. اما آن‌ها خیلی زود راه دوستی با یکدیگر را فرا می‌گیرند و در می‌یابند به عنوان دو برادر باید به هم توجه داشته و در مواقع لزوم از یک‌دیگر دفاع کنند....
کتاب «دلت می خواد ماست بخری؟» نوشته «مرتضی خسرونژاد» ارائه توسط محمدامین فلاحی/
این کتاب داستان پسر بچه تنبلی به نام تنبلک است که به مادرش میگوید هوس آش ماست کرده است مادرش به او می گوید برو ماست بخر تا برایت آش بپزم، او راهی بازار می شود. کلاغ و گربه و سگ و خروس هم از دیدن اینکه تنبلک تصمیم گرفته کاری انجام بدهد تعجب می کنند و می روند به او کمک کنند. وقتی ماست را خرید هرکس یک طرف ماست را میگیرد تا به او کمک کند اما یکدفعه ظرف ماست کج میشود و همه اش می ریزد.

[ دوشنبه, ۵ مهر ۱۳۹۵، ۰۹:۲۲ ق.ظ ] [ ]

[ ۰ ]

بخش نظرات اين مطلب
هيچ نظري هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی